به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اعتماد؛ كتاب «در سرزمين عقاب سپيد» دربردارنده ١١ گفتوگو با ايرانشناسان دانشگاه ياگلوني شهر كراكف در لهستان است. چنان كه از لابهلاي فصلهاي كتاب برميآيد، كراكف شهري است دانشگاهي و تاريخي در جنوب لهستان كه دانشگاه اصلي آن (ياگلوني) دومين دانشگاه قديمي اروپا محسوب ميشود. در صفحه ١١٥ كتاب، يكي از گفتوگوشوندهها ميگويد: «آموزش زبان فارسي در دانشگاه ياگلوني كراكف سابقهاي طولاني دارد و به سالهاي پيش از جنگ جهاني دوم بازميگردد. پس از جنگ جهاني وقفهاي در اين آموزش روي داده، اما چندي بعد دوباره از سر گرفته شده است.»
«در سرزمين عقاب سپيد» كه گفتوگوهاي آن را آيدين فرنگي به انجام رسانده است، ميكوشد خواننده را به ميان استادان رشته ايرانشناسي دانشگاه ياگلوني ببرد و ايرانيان را با تاليفات و افكار ايشان آشنا كند. هرچند تمركز اصلي كتاب معرفي ايرانشناسان لهستاني است، مخاطب با خواندن اين مجموعه اطلاعاتي نيز درباره فرهنگ و جامعه لهستان به دست خواهد آورد. ادبيات، زبان، زبانآموزي، زبانشناسي، تاريخ، اديان، شعر، داستان، موسيقي، آواز و كتاب، موضوعهايي هستند كه در مصاحبهها به آنها پرداخته شده است.
نخستين گفتوگوي مجموعه با پروفسور آنا كراسنوولسكا، رييس بخش ايرانشناسي دانشگاه ياگلوني است. وي كه علاوه بر پژوهش روي شاهنامه و تاريخ و اساطير ايراني، به بررسي ادبيات جديد فارسي نيز ميپردازد، ديدگاهها و بررسيهايش را پيرامون شاهنامه فردوسي شرح داده است. او بر انتشار برگردان لهستاني شاهنامه نيز نظارت ميكند. تاكنون جلد اول اين ترجمه، كه صورت منثور دارد، منتشر شده و جلدهاي ديگر در آينده منتشر خواهد شد. در بخشي از اين مصاحبه به دشواريها و شيوههاي ترجمه شاهنامه هم اشاره ميشود. پيشتر از كراسنوولسكا كتابي با نام «چند چهره كليدي در اساطير گاهشماري ايراني» با ترجمه ژاله متحدين در ايران منتشر شده است.
فصل دوم كتاب به معرفي مارك اسموژينسكي، ايرانشناس فقيد لهستاني اختصاص دارد. در اين فصل همسر وي به معرفي ابعاد شخصيتي و علمي اسموژينسكي ميپردازد. او علاوه بر ترجمه دو شعر بلند از سهراب سپهري به زبان لهستاني، سي و دو غزل از ديوان مولانا را نيز به صورت منظوم به زبان لهستاني ترجمه كرده است. از كارهاي ناتمام وي ميتوان به ترجمه سي صفحه آغازين رمان «رود راوي» اثر ابوتراب خسروي اشاره كرد. نام اسموژينسكي براي شعردوستان ايراني نيز آشناست؛ زيرا برگردان مشترك وي، مرحوم شهرام شيدايي و چوكا چكاد از شعرهاي شاعر نامدار لهستاني، ويسواوا شيمبورسكا، با نام «آدمها روي پل» در رديف شناختهشدهترين كتابهاي ترجمه در حوزه شعر قرار دارد و چندي پيش نشر مركز چاپ هفتم آن را روانه بازار كتاب كرد.
فصل سوم به معرفي افكار و بررسيهاي پروفسور اندژي پيسوويچ پرداخته است. وي علاوه بر ايرانشناسي در حوزه مطالعات ارمنيشناسي نيز صاحبنظر است و رسالههاي فوقليسانس و دكترياش را در اين زمينه تاليف كرده است. بنابهگفته پيسوويچ «چون در گذشته، تقريبا در دو هزار سال پيش، ارمنستان زير نفوذ پارتهاي آريايي بود و در قرن اول مسيحي پادشاهان ارمنستان از اهالي پارت بودند و به زبان پارتي، كه شبيه زبان فارسي ميانه (پهلوي) بود، سخن ميگفتند، حدود هزار كلمه قديمي ايراني در اين زبان هست كه در مطالعات تاريخي زبانهاي آريايي داراي اهميت بسياري است.»
«زبان روزمره، شعر فارسي و شخصيت زن در رمانهاي ايراني» عنوان فصل چهارم كتاب است كه در آن به گفتوگو با كارولينا ركويتسكا پرداخته شده است. وي علاوه بر اخذ مدرك دكتري ايرانشناسي از دانشگاه ياگلوني، موفق شده در دانشگاه تربيت معلم ايران نيز دوره فوقليسانس زبان و ادبيات فارسي را با موفقيت پشت سر بگذارد. «بررسي عوامل جامعهشناختي در شكلگيري شخصيت زن در رمان بعد از انقلاب» عنوان پاياننامهاي است كه او در ايران نوشته و از آن دفاع كرده است. اما نكته جالب در كارنامه علمي ركويتسكا، نوشتن كتابي است درباره شاعر فقيد معاصر، قيصر امينپور. نام كتابي كه وي درباره امينپور نوشته، «بوطيقاي پرسش» نام دارد و آن را انتشارات دانشگاه ياگلوني منتشر كرده است. نويسنده در اين اثر به تحليل آثار و ديدگاههاي شعري امينپور پرداخته، نحوه تغييرات هنري و فكري او را در كانون توجه قرار ميدهد. در گفتوگو با وي علاوه بر معرفي كتابش، به يافتههاي پاياننامهاش نيز پرداخته شده است.
كساني كه ميخواهند از ترجمههاي فارسي «كتاب مقدس» و تاريخ دين مسيح در ايران مطلع شوند، ميتوانند در فصل پنجم كتاب به مطالعه مصاحبهاي بپردازند كه با مارچين ژپكا، مدرس تاريخ در دو دانشگاه ياگلوني و كاتوليك شهر كراكف انجام شده است. در بخشي از اين مصاحبه به ترجمههاي لهستاني قرآن نيز پرداخته شده است.
اما فصلهاي شش، هفت و هشت، گفتوگوهايي با ثريا موسوي، متئوش كواگيش و هايده وامبخش، استادان زبان و الفباي فارسي در دانشگاه ياگلوني، سرشارند از يافتهها و تجارب آموزشي در عرصه زبانآموزي. دشواريهايي كه در راه آموزش زبان فارسي به دانشجويان غيرايراني، خاصه اروپاييان و لهستانيان هست، كدامهاست؟ چگونه ميتوان الفباي فارسي كه طبعا براي غربيها الفبايي ناشناخته است را بهتر به دانشجويان آموخت؟ آيا زبانآموزي، آموزش ادبيات است؟ آيا زبانآموز بايستي در معرض ادبيات ديواني فارسي نيز قرار بگيرد؟ مشكلات كتابهاي آموزش زبان فارسي به دانشجويان غيرايراني در چه مواردي است؟ نقاط ضعف شيوههاي آموزش زبان فارسي به خارجيها كدامهاست؟ مخاطب علاقهمند به مباحث زبانآموزي ميتواند در اين سه بخش با تجارب عملي اين استادان آشنا شود.
فصل بعدي به گفتوگو با كتابدار دانشكده شرقشناسي اختصاص دارد. گفتوگوشونده از كمبود كتابهاي فارسي جديد در مخزن كتابهاي دانشگاه ناراضي است و از مسوولان ايراني ميخواهد براي غني شدن كتابخانه به ياري دانشگاه بيايند. بنابهگفته او كشورهاي عربي، تركيه و ژاپن براي هرچه غنيتر شدن كتابخانه تلاش بسياري ميكنند.
اما دو فصل انتهايي كتاب به حوزه آواز و موسيقي اختصاص دارد. گفتوگوي دهم مجموعه با ماريوش كلوه انجام شده است. او كه خواننده اپراست آلبومي را با نام «قلبها» منتشر كرده و در آن غزلهايي چند از مولانا را به زبان اصلي خوانده است. وي براي اجراي ايدهاش به آموختن چند ساز شرقي، ازجمله رباب، تار، سهتار و تنبور پرداخته و سرانجام توانسته با كمك مارك اسموژينسكي به زبان فارسي آوازخواني كند. كلوه كه در خردادماه امسال در فرهنگسراي ارسباران نيز به اجراي كنسرت پرداخت، ميگويد: «كاري كه من كردهام الهام گرفتن از موسيقي ايراني است. نميتوانم اين موسيقي را به صورت كامل بشناسم؛ قصدي هم براي شناخت ندارم. در ايران هنرمندان بسياري هستند كه موسيقي ايراني را به خوبي اجرا ميكنند. من نميخواهم مانند آنها يا در رديف آنها باشم. راه خودم را ميروم و در اين مسير از موسيقيهاي شرقي الهام ميگيرم و صدالبته كه نميخواهم تقليد كنم.»
«از كراكف تا تهران، در پي راز شورانگيزي يك صدا» عنوان آخرين فصل كتاب است كه در آن به گفتوگو با آنا مارچينوفسكا، ايرانشناس و نخستين دفنواز لهستاني پرداخته شده است. در اين فصل علاوه بر اينكه درباره دفنوازي و دف صحبت شده، از پاياننامه فوقليسانس مارچينوفسكا نيز سخن به ميان آمده است. موضوع پاياننامه او «تعارف در فرهنگ ايراني و اصطلاحات مودبانه در زبان فارسي» است. وي كه حسب گرايش زبانشناسانهاش پديده تعارف را از منظر زبانشناختي بررسي و اصطلاحات مربوط به آن را فهرست كرده، ميگويد: «چون رفتار تعارف در فرهنگ ما وجود ندارد، در زبان لهستاني معادلي هم براي آن نيست. ناچار همان كلمه تعارف را، البته با حروف لاتين، براي آن به كار بردم. در انگليسي هم معادلي كه دربرگيرنده مفاهيم اين اصطلاح باشد وجود ندارد... عجيب اينكه تعارف در همه جاي ايران متداول است و اگر كسي تعارف نكند بيادب محسوب ميشود.»
پس از پايان گفتوگوها و يك سخن پاياني، «كتابشناسي لهستان به زبان فارسي» نيز آمده كه در آن مشخصات ١١٢ كتاب مرتبط با لهستان، كه در ايران منتشر شدهاند، ارايه شده است. كتاب «در سرزمين عقاب سپيد» با تصويرهايي رنگي از كراكف، گفتوگوشوندهها و نمونههايي از مينياتورهاي مربوط به شاهنامه فردوسي كه متعلق به عصر شاه عباسند و اكنون در موزه چارتوريسكي كراكف نگهداري ميشوند تزيين شده است. اين كتاب را نشر هزاركرمان در ٢١٧ صفحه و به قيمت ٢٠هزار تومان منتشر كرده است.
نظر شما